امروز طولانی ترین روز ما بودگرچه فقط یک ثانبه طولانی تر بود. تابستان اینجا زیبایی های خودش را داره ودر عین حال زمستانش هم همین طور. حالا ما کم کم به استقبال زمستان می رویم . به نظر من اینجا یک فصل بیشتر نداره که آن هم زمستان است . زمستان واقعی با یخ بندان و زمستانی معمولی که به خاطر سرسبز شدن محیط میشه آن را اصطلاحا بهار نامید وگرنه هوا به تابستان یا بهار شببه نیست . خیلی باد است و چند روز قبل هم فقط باران داشتیم . در هرصورت خوشحالم که طولانی ترین روز را پشت سر گذاشتیم. فکر کردم این گلها را تقدیم تان کنم که نمونه گلهای موجود در بثل است . اسم واقعی شان را نمی دانم اما من به آنها گل های پنبه ای می گویم . محیط پیرامون ما پر از این گلهاست
Jun 21, 2005
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment