پرنده " نر"، با آمدن پرنده "ماده" از شوق بالهایش را باز می کنه.به نظرم عکس خیلی زییا و پرمعنی است. البته من این عکسها را به ترتیب زمانی و پشت سر هم گرفتم و اصلا هم نمی دانستم که کدامیک از آنها ماده یا نر هستند. همسرم با تطبیق دادن مشخصات پرندگان با عکس آنها در کتاب "پرندگان امریکای شمالی"، نوع و جنسیت آنها را پیدا کرد و بعد ازآن ، متوجه شدم که از زیبا ترین لحظه میان این دو پرنده ، عکس گرفته ام
Apr 19, 2006
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
11 comments:
so beautiful .... well done!
واقعا لحظه قشنگی هست
اکرم جان باورت میشه فکر نمی کردم اونجا پرنده داشته باشه ....چقدر هم خوشگل و نازززز بودند ...این طفلکی ها زمستونهای سرد اونجا چطور زنده می مونند؟
واقعا زیبا بود .... به این میگن شکار لحظه ها
:)
Mrs. Didari,
I am a student in Houston, TX. I had some questions about living in Alaska; however, I could not find your e-mail in your weblog ... I was wondering if you could contact me so that I would be able to ask you my questions. My e-mail is : kiarash.amiri@gmail.com
Eradatmand,
Kiarash
دوست جون ممنون از سفر نامه ات من دو تا سوال داشتم
یکی اینکه گفتی که مردمان الاسکا توی خونه های یخی زندگی نمیکردن بلکه با شاخه درختان و شاخ حیوانات و ... واسه خودشون خونه میساختن ولی تو چند تا پست قبلی که عکس درخت مصنویی را زده بودی نوشته بودی که اونجا هیچ درختی نمیرویه پسریم بیدار شد اون یکی سوال را بعدا میپرسم ممنون بای
آفرين! متشکرم. در وب لاگم به اين نوشته ها درباره ی پرندگان لينک دادم. موفق، شاد و سالم باشی.
والله خانم ديداري بنده با مقايسه اين سه عکس ورسيون ديگري از "سناريو" بنظرم ميرسه که البته جنبه شوخي داره...
اما چون تصور مي کنم اولين بار باشد که در وبلاگ شما کامنت مينويسم، و از طرفي شناسائي چنداني هم نسبت به شما ندارم، ترجيح مي دهم ننويسم! که خداي نکرده باعث سوءتفاهم نشود!
اما بهر صورت بدک نخواهد بود که خوانندگان گرامي با نگاه دقيقتري به ژست پرنده نر در عکس سوم بنگرند!
هان؟ "نگريستيد"؟...شما هم اون چيزي رو که من ميبينم ميبينيد؟! ;-)))
با عرض احترام و آرزوي روزگار خوش براي شما
مرسي از اينكه لينك وبلاگ من و گذاشتي توي وبلاگت . من وبلاگم اينقدر ها هم پرخواننده نيست و بگذريم از اينكه به طور كلي نوشته هاشم جالب نيستن
اما مرسي كه نوشته ها تو درشت مينويسي حالا يكي هم به خوانندهات اضافه شدن . براي نوششتن سفرنامه هم بگم روايت اول شخصي رو اگر كه يك كار تحقيقاتي نيست در نظر بگير براي نوشتنت
مخلصت مجيد از مشهد
akram jan kheili kheili aksaye ghashangi boodan. man asheghe parandeham. vaghti shooroo mikonam azashoon aks gereftan eine nadid badida yek alame aks migiram. tazegia ke digital camera daram kheili behtar shodeh va koli poole chap nemidam
az in dide ghashnge khbarnegarit kheili lezat mibaram
Post a Comment