خانم دیداری مسلما زندگی در جای کاملا متفاوت از ایران ،سبک کاملا متفاوتی خواهد داشت. و همینطور سختی های خاص خودش را. که به نظر من همه ی مزه اش به همین متفاوت بودنش است. در باره ی یخ زدن موتور ماشین هم خیلی خیلی تعجب کردم مگه اونجا وقتی موتور ماشین یخ میزه میندازن دور یکی دیگه جاش می خرن؟؟ اینو اصلا متوجه نمیشم... عجیبا غریبا
در ضمن من همیشه از عکس های خیلی زیبایی که می گیرید خیلی لذت می برم و همیشه بعد از دیدن آنها دلم می خواد تا خودم می تونستم این همه زیبایی رو از نزدیک احساس می کردم
درباره موتور ماشین، باید بگم که در واقع روغن ماشین براثر سرمای منهای چهل و شش درجه فریزرکرد و باعث شد که موتور ماشین قفل کنه و کار نکنه .در واقع موتور ماشین به کلی از بین رفته و ما باید یک موتور نو برای آن بخریم
واقعا میفهمم چی میگی من که یکسال و نیم پیش نیویورک آمدم افسردگی گرفته بودم از بس زندگی اینجا با ایران فرق میکرد به نظر من که زندگی اینجا اصلا مثل ایران زنده و پویا نیست ولی خوشحالم که با زیباییها و کلاس و اینترنت سرگرم شدی دوست جون راستی از کتابت چه خبر؟ حوب پیش میره؟
اکرم دیداری هستم.
لیسانس روزنامه نگاری و فوق لیسانس علوم ارتباطات اجتماعی دارم. در سال های ۱۳۸۳-۱۳۷۲ در ایران روزنامه نگار بودم.از زمستان ۱۳۸۳ تا پاییز ۱۳۸۷در بتل روستایی واقع در آلاسکا زندگی کردم.در این وبلاگ راجع به زندگی در آلاسکا و فرهنگ اسکیموها می نوشتم. در سالهایی که در بتل بودم در مدرسه ابتدایی با کودکان استثنایی کار کردم. به رشته معلمی علاقه مند شدم و دارم در این رشته در کالیفرنیا درس می خوانم
7 comments:
خانم دیداری مسلما زندگی در جای کاملا متفاوت از ایران ،سبک کاملا متفاوتی خواهد داشت. و همینطور سختی های خاص خودش را. که به نظر من همه ی مزه اش به همین متفاوت بودنش است. در باره ی یخ زدن موتور ماشین هم خیلی خیلی تعجب کردم مگه اونجا وقتی موتور ماشین یخ میزه میندازن دور یکی دیگه جاش می خرن؟؟ اینو اصلا متوجه نمیشم... عجیبا غریبا
در ضمن من همیشه از عکس های خیلی زیبایی که می گیرید خیلی لذت می برم و همیشه بعد از دیدن آنها دلم می خواد تا خودم می تونستم این همه زیبایی رو از نزدیک احساس می کردم
درباره موتور ماشین، باید بگم که در واقع روغن ماشین براثر سرمای منهای چهل و شش درجه فریزرکرد و باعث شد که موتور ماشین قفل کنه و کار نکنه .در واقع موتور ماشین به کلی از بین رفته و ما باید یک موتور نو برای آن بخریم
واقعا میفهمم چی میگی من که یکسال و نیم پیش نیویورک آمدم افسردگی گرفته بودم از بس زندگی اینجا با ایران فرق میکرد به نظر من که زندگی اینجا اصلا مثل ایران زنده و پویا نیست ولی خوشحالم که با زیباییها و کلاس و اینترنت سرگرم شدی دوست جون راستی از کتابت چه خبر؟ حوب پیش میره؟
سلام دوست عزيز. چطوري؟ شرمنده من خيلي وقته بهت سرنزده بودم. اميدوارم خوب و خوش باشي
شما جواب منو ندادی...
آقا سعید شرمنده، سوالت چی بود؟
Post a Comment