Sep 8, 2006

طناب بازی

بعد از دو هفته ، بتدریج چم و خم کار دستم اومده . کار کمک معلم ، کمک کردن به دانش آموزان ویژه برای انجام دادن مشق هایشان و تمرین بیشتر برای یاد گیری است. هر روز دانش آموزانی که هر کمک معلم با او کار می کند، عوض می شود تا همه کمک معلمان با همه دانش آموزان کار کنند. بچه های بامزه ای هستند در عین حال بعضی روزها اعصاب خرد می کنند از بس که باید بهشان یادآوری کنیم که چه کاری را باید انجام بدهند یا انجام ندهند. مجموعا محیط کاری خوبی است و بابتش خوشحالم . کلا وقت ناهار و بازی دانش آموزان در حیاط مدرسه یک ساعت است؛ نیم ساعت ناهار و نیم ساعت بازی. دو تور بسکتبال ، چهار ردیف تاب پنج تایی وسه چهار تا اللکگنک وسایل بازی در حیاط مدرسه هستند. من ویکی از کمک معلم ها که اسکیمواست و دوست صمیمی من در میان همکارانم شده، هر روز سه تا چهار دانش آموزرا به حیاط می بریم. کار ما در زنگ تفریح مراقبت از این دانش آموزان است تا مبادا کاری اشتباه انجام بدهند( بعضی از دانش آموزان کلاس ما گاهی اوقات رفتار اجتماعی درستی انجام نمی دهند مثلا بچه های دیگر را هل می دهند و یا کارهایی این طوری) ولی اغلب من با آنها بازی می کنم. یک روز بهشان طناب بازی یاد دادم و حالا دانش آموزان کلاس های دیگر هم می آیند و می خواهند با ما بازی کنند. طناب بازی که می دانید چیه. دو نفر طنابی را نگه می دارند و یک نفر یا دو نفر به طور همزمان از روی طناب که در حال حرکت است ، می پرند. یک روز خودم در حال پریدن از روی طناب بودم که معلم اصلی کلاسمان به طور اتفاقی به حیاط آمد و من را دید و خندید. حالا اگر ایران بود، اخراجم می کردند Posted by Picasa

4 comments:

Anonymous said...

آخرش رو خوب اومدي

Anonymous said...

سلام
میتونم بپرسم شما چقدر حقوق میگیرید ؟

Anonymous said...

اتفاقا،برعكس معلمهاي ايراني "حداقل آقايون" اينطوركه شما گفتيد نيستند.براي مثال مدير مدرسه اي كه من در اوون درس مي خوندم خودش همراه با چند تا از معلمهاي ديگه يه پاي ثابت فوتبال،مسابقات ورزشي و اردوهاي چندين روزه با ما شاگرداشون بودند.در واقع ما با اونها زندگي مي كرديم.طوري كه اوون لحظات هنوز هم جز خاطره انگيز ترين لحظات دوران تحصيلاتمه......موفق باشيد.

Anonymous said...

نه عزيزم!اخراجت كه نمي كردن هيچ تشويق هم مي شدي.موفق باشي