Aug 26, 2005

روستای ناپاسکیک -11

و قبرستان روستا که در میان خانه ها قرار گرفته است Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -10

ناگفته نماند که این روستا ، زندان هم داره . البته زندان آن مربوط به تخلفاتی چون جرایم خانوادگی نظیر همسر آزاری یا مربوط به الکلیسم است . درباره الکلیسم در آلاسکا و ممنوعیت آن بعدا می نویسم اما همین قدر بدانید که خرید و فروش نوشیدنی های الکلی در همه جای آلاسکا بجز انکوریج ممنوع است Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -7

این هم موتور چهارچرخه ای که آرم پلیس داره Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -6

دفتر پلیس روستا Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -5

بر دیوار های فروشگاه روستا ، تصاویر بزرگان روستا آویزان شده است Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -4

این روستا فاقد خیابان است . فاصله میان خانه ها با تخته های چوبی پرشده است که در عکس می توانید ببینید.تنها وسیله نقلیه داخل روستا دوچرخه و موتور چهارچرخه است Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -3

اینجا ساختمان دهداری ناپاسکیک است Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -2

اتاقکی که با شاخ های گوزن شمالی تزیین شده است Posted by Picasa

روستای ناپاسکیک -1

تصاویری که می بینید مربوط به روستای " ناپاسکیک " است . که در شرق رودخانه کاسکوکویم و در هفت مایلی جنوب شرقی بثل قرار دارد.این روستا که ساکنان آن بومی یعنی اسکیمو هستند در سال 1867 توسط سازمان جغرافیایی امریکا شناسایی شد . جمعیت اولیه آن 196 نفر بوده که رفته رفته از جمعیت ساکن در این روستا کاسته شده است . به طوری که در سال1890 جمعیت آن به 97 و نفر در سال 1936 به 67 نفررسیده است . اما طبق سرشماری سال 2004 تعداد جمعیت این روستا 436 نفر برآورد شده است .این روستا دهداری ، مرکز بهداشتی ، مدرسه ، دفتر پلیس ، زندان ، و یک فروشگاه برای تامین مایحتاج زندگی روزانه ساکنان آن دارد اما اکثر آنها تابستانها با قایق و زمستانها با سورتمه موتوری از روی رودخانه یخ زده کاسکوکویم عبور کرده و به بثل می آیند. به مدت یک ساعت در این روستا بودم و این عکسها را برایتان تهیه کردم . مدت بسیار کوتاهی بود ما سادگی روستا و مردمانش چنان عمیق است که در 5 دقیقه اول حضور در آنجا هم به چشم می آید و هم به دل می نشیندPosted by Picasa

Aug 18, 2005

هوای دودی

سه - چهار روز است که دشت های اطراف شهر ما و شهر دیگری به نام " فیربنکز" آتش گرفته و در حال سوختن است . به خاطر همین ، هوای شهر ما دود آلود شده و بوی سوخته شدن چوب و برگ شهر را گرفته است. این عکس را هم از مقابل خانه مان گرفته ام که نشان می دهد شهر مان چه قدر دود گرفته است . البته امروز عصر یک مقدار باران بارید و دودها را تا اندازه ای از بین برد Posted by Picasa

Aug 16, 2005

در لابه لای بوته ها

این خانواده جوان اسکیمویی در حال چیدن زغال اخته از پشت خانه ما بودند که تخم یک پرنده ای را در لابه لای بوته های زغال اخته پیدا کردند Posted by Picasa

کرم های ماهی خور

چند روز پیش رفته بودیم ماهی گیری . داخل قایق که نشستیم بوی خیلی گندیده ای می آمد. بعضی نقاط تور ماهیگیری هم تغییر رنگ داده بود . فکر کردیم که به خاطر آن است . روی رودخانه هنگامی که داشتیم تور ماهی گیری را می انداختیم داخل آب ، یک مرتبه بک سر ماهی لای تور پیدا کردیم . همگی خندیدیم و فهمیدم که این ماهی را دفعه قبل از دست داده بودیم . اما چند دقیقه بعد، وقتی که همه تور داخل رودخانه افتاده بود ، دیدیم که کف قایق پر از کرم است !!!!! آن وقت بهتر فهمیدیم که بله ، ما دفعه قبل یک ماهی را یادمان رفته بوده از داخل تور بیرون بیاوریم و ماهی سیلور تقریبا 10 کیلویی مان را این کرم ها نوش جان کرده و اگر ما بهشان فرصت بیشتر داده بودیم کله اش را هم خورده بودند !!!! کله ماهی افتاده بود داخل رودخانه و عکسش از دستم رفت اما عکس کرم ها را می توانید ببینید . تعجبم که این کرم ها چه طوری ماهی به این بزرگی را قورت داده اند Posted by Picasa

Aug 13, 2005

محصول نهایی

این هم نمونه ای از محصولات ! رنگ و مزه و بوی این ها با آنچه که در فروشگاه ها می فروشند خیلی متفاوت است . البته بخش خوشحال کننده ترش این است که بابت این محصولات درجه یک ، پولی نداده ایم Posted by Picasa

از کاشت تا برداشت -6

اینجا هیچ وسیله ای بدون استفاده نمی مونه و هیچ کس هیچ چیزی را دور نمی اندازه . نمونه اش همین لاستیک های فرسوده است که گلدانی برای کاشتن تمشک شده است . جالبه مگه نه ؟ Posted by Picasa

از کاشت تا برداشت -5

Posted by Picasa

از کاشت تا برداشت -4

Posted by Picasa

از کاشت تا برداشت -3

Posted by Picasa

از کاشت تا برداشت -2

Posted by Picasa

از کاشت تا برداشت -1

قبلا برایتان نوشته بودم که جز چند لایه خارجی سطح زمین در بثل ، لایه های زیرین آن همیشه حتی در فصل تابستان یخ زده است . در چنین خاکی، تنها برخی گیاهان خاص و بومی امکان رویش دارند . به خاطر همین در بثل ، هر کسی که علاقه مند به باغچه داری است ، باید باغچه خارجی ( بیرون از سطح زمین ) ) درست کند . نحوه درست کردن آن هم به این شکل است که معمولا از تخته های چوب ، فضاهای مستطیل شکل ساخته و داخل را با خاک مناسب باغچه پر می کنند . البته پیش از این کار ، گلخانه ای را تدارک دیده و میوه و سبزیجات را ابتدا در آن پرورش می دهند و به حد لازم که رسید در باغچه می کارند. عکس هایی را از مراحل مختلف باغچه داری از کاشت تا برداشت محصول در بثل ، از خانه دوستمان برایتان تهیه کرده ام . این را هم اضافه کنم که با ارزش ترین و گران قیمت ترین چیز در بثل ، میوه و سبزیجات است . البته بیشتر افراد برای لذت بردن ، باغچه داری می کنند . نمونه اش همین دوست ما است که امروز به خانه اش رفتیم و من کلی گوجه فرنگی و تربچه و ... خوردم و خیلی خوشمزه بود و اصلا هم خسیس بازی در نیاورد که این ها را با زحمت کاشته و بخواهد که برای خودشون نگه داره

خانه گنبدی

این خانه یکی از دوستان مان در بثل است . به این خانه اصطلاحا " خانه گنبدی می گویند . این خانه البته از چوب ساخته شده است ولی نمای آن به خاطر دایره ای بودنش به ایگلو شباهت دارد هر چند که اسکیموهای آلاسکا هیچ وقت در ایگلو زندگی نکرده اند Posted by Picasa

Aug 11, 2005

همیشه زمستان

این عکس هم از منطقه ما بین انکریج و بثل در راه پرواز هوایی است که از داخل هواپیما گرفته ام . با این عکس که چند هفته قبل گرفته شده، به حرف من پی می برید که آلاسکا همیشه زمستانی و یخی است Posted by Picasa

Aug 8, 2005

موزه لامپ مهتابی

این تصویر ، نمای بیرونی یک مرکز فرهنگی وهنری در شیکاگو است . در این مرکز هنری ، آثاری درباره " فلورسنت " و ترکیب رنگها از طریق قرار دادن چندین لامپ مهتابی رنگی به اشکال مختلف در معرض نمایش گذاشته شده بود. راستش من زیاد سر درنیاوردم اما در یک اتاق ، چندین لامپ مهتابی با نور قرمز به صورت یک چوبه دار بود و در کنار آن نوشته شده بود: صحنه ای از اعدام .من فقط این را فهمیدم ! بقیه اش هم بدون توضیح بود ! راستی عکسبرداری در موزه لامپ مهتابی ممنوع بود !!!! ولی فکر کنم این طوری می شه تجسم کرد : چشمهایتان را ببندید ، فرض کنید داخل اتاقی هستید که رنگ دیوارهایش خاکستری روشن است ، در زاویه اتاق حداقل 5 یا 6 لامپ مهتابی را پشت سر هم یا با زاویه و اشکال هندسی تجسم و به دلخواه خود به آنها رنگ بدهید . رنگهایی که من دیدم سبز و بنفش و آبی بود و برخی اتاقها هم مخلوطی از این رنگها بود. در حین بازدید از این موزه سه طبقه ای یک ذره وحشت زده بودم . به رغم حضور رنگها ، یک جور سردی را حس می کردم . با این که برخی رنگها مثل سبز یا آبی آرامش دهنده هستند اما با ایستادن در اتاق های سبز یا آبی ، باز همان حس را داشتم . نمی دانم چرا ؟ شاید به خاطر این که سواد هنری ام کم است Posted by Picasa

موزه شیکاگو-4

یک مجسمه طلایی با تنی مملو از میخ که دربخش آفریقا در موزه قرار داده شده بود Posted by Picasa

موزه شیکاگو-3

شنیدم که این مجسمه ها خیلی معروفند Posted by Picasa

موزه شیکاگو-2

Posted by Picasa

موزه شیکاگو-1

شلوغی موزه قابل توجه بود Posted by Picasa