Feb 26, 2006

سیاتل-12

این عکس را هم برای مامانم گذاشتم که مطمئن بشه از سیاتل همه جور میوه و سبزی خریدم. ضمن این که یک فروشگاه ایرانی هم پیدا کردیم و کلی خوراکی ایرانی شامل تخمه، شیرینی ، کشک ، رشته آش ، انواع سبزیجات ، چای ، نان بربری و نان لواش ، فالوده، بستنی زعفرانی و لواشک خریدیم .همه را هم داخل جعبه های پلاستیکی آوردیم و خوب وسالم هم رسیدند. در پاسخ به آن دوستی که دراین باره سوال کرده بود، باید بگویم که آوردن میوه و خوراکی به بثل و آلاسکایک کار مرسوم است و اگر این کار را نکنی جای تعجب داره . چون همه چیز اینجا خیلی گران است . شرکت هواپیمایی "آلاسکا ایرلاین" هم کاملا در جریان این امر است. به جای چمدان از این جعبه ها استفاده می شه تا غذاها را بهتر بتوان جابجا کرد. هر کس هم می تواند سه جعبه هریک با وزن 20 کیلو داخل بار بفرسته. داخل هواپیما هم سرد است و همه چیز خوب می مونه Posted by Picasa

8 comments:

Anonymous said...

ممنون از اینکه جواب سوالمو دادی دوست جون خیلی برام جالب بود چون 60 کیلو برای هر نفر خیلیه و خیلی چیزها میشه برد خوش بگذره

Anonymous said...

در آلاسکا بستنی به جز بستنی آلاسکا هم پیدا میشه؟

Anonymous said...

در آلاسکا بستنی به جز بستنی آلاسکا هم پیدا میشه؟

Anonymous said...

چرا همه عکسهارو تو یه پست نمیزارید؟؟!

نگاهی نو said...

Salam doste man, Omivaram ke safaret be Siyatel khosh gozashteh basheh. Az onjaei ke gofti dar jaei ke zendegi meikoni khily mavade khoraki geron ast, pas bayad hoghoghha ham ta hadi bala basheh. Dar bishtare iyalathaye USA hoghoghha bala ast va kafafe zendegi ra meideh ba tavajoh be inke khordo khorak ham arzan ast be nesbate daryaftiha. Dar jaei ke shoma zendegi meikonin chetor? Dar keshvare Canada jahaye dor oftadeh tar bekhosos aboriginal he ke onja hastan ageh mohajer bereh hoghoghesh khily khily bishtar az chizi ast ke dar shaharhaye bozorg va sanati tar meigireh aya onja ham shoma hamin mazaya ra darin?

Khosh bash

Anonymous said...

میان عکسهای یخ و برف این عکس جال و هوائی داشت . خوش رنک و بو.

Anonymous said...

سال گذشته در چنین روزهای خاتمی عزیزبا خبرنگاران به روال همیشه جلسه پرشس و پاسخ گذاشته بود.اکرم دیداری پای ثابت جلسات دولت بود.جواد دلیری همیشه سئوالاتی داشت که بیشتر ما خبرش را هم نشنیده بودیم.اکبر منتجبی از وقایع اتفاقیه آن روزها می آمد.زهرا علی اکبری هم همیشه دیر می رسید اما تا دم ماشین خاتمی هم سئوال داشت که بپرسد.رعنا زوره هم همواره مورد لطف خاتمی قرار می گرفت چون خطبه عقدش را خاتمی خوانده بود...

Anonymous said...

سلام مرسی از وبلاگ خوبت... راستش من یه ماه دیگه دارم می آم سیاتل برای تحصیل. میخواستم بدونم یادت هست اون مغازه ایرانی که کلی خرید کرده بودی ازش کجاست؟... خیلی لطف میکنی اگه آدرسشو بهم بگی... Mariflower@gmail.com...